فئودالیسم یا نظام ارباب - رعیتی یا تیولداری نوعی نظام اجتماعی - اقتصادی است که در آن قدرت سیاسی میان زمینداران بزرگ تقسیم میشود.
تعریف فئودالیسم
فئودالیسم، نام نظام اقتصادی – اجتماعیای است که در قرون وسطای مسیحی در اروپا حاکمیت داشته است.
از اواخر سده پنجم تا اواسط سده هفدهم میلادی، اروپا شاهد شکلگیری شیوهای از حکومت بود که در آن، منشأ قدرت سیاسی و اقتصادی، زمین بود.
قرونوسطی بر سهپایه یا رکن مستقر بود: کلیسا –فئودالیسم -حکومتهای محلی. فئودالیسم از مهمترین ارکان جامعه قرونوسطایی بهحساب میآمد ، زیرا کلیسا و مسیحیت نیز بر اساس نظم فئودالی اداره میشد. فئودالیسم بهعنوان زیرساخت مناسبات اجتماعی -اقتصادی قرونوسطی عامل گفتمانی و همبستگی جامعه بود و چارچوبهای فرهنگی -سیاسی و حتی مذهبی نیز طبق الگوهای فئودالیته تنظیم شده بود.
از سوی دیگر، فئودالها از طریق تصاحب محصول مازاد دهقانان، قدرت اقتصادی را در اختیار خود داشتند و سرفها (کشاورزان، رعیتها) در ازای کار بر روی زمین فئودالها باید بهرهای را به آنان پرداخت میکردند و مجبور به تعهدات دیگری نیز بودند که تمامی حقوق اجتماعی و اقتصادی را از سرفها میگرفت و آنان را به وسیلهای جهت تموّل بیشتر فئودالها تبدیل میکرد.
فئودالیسم از کلمه لاتین feudataive یا feudatataius و feud مشتق شده است. feud در نگارش بهمرور زمان به شکل feod درآمده و زمین با فیف fief یا کسی که صاحب fief است معنی میدهد. کلمه fief از ریشه ژرمن fehu به معنی جنگ گرفته شده است .
تا انقلاب صنعتی و ظهور طبقه بورژوا و افزایش قدرت این طبقه، نظام فئودالی در اروپا برقرار بود.
تاریخچه فئودالیسم
نظام فئودالی طرح ریزی نشده بود، بلکه در واکنش به آشفتگی اجتماعی پیامد سقوط امپراتوری روم نشو و نما و گسترش یافت. این نظام نظم تازهای برقرار کرد و زنجیرهء فرمان روایی تازهای را به وجود آورد که جایگزین زنجیرهای شد که از امپراتور و سنا تا ایالت، شهر و شهرک تداوم داشت.
در امپراتوری رم، دستگاه دیوانسالاری برای جامعه امپراتوری، نظمی را فراهم آورده بود که در آن حکومت مرکزی در آن نظم را از طریق سرپرستی و نظارت حفظ میکرد. اما با سقوط امپراتوری غربی، روش حفظ سلسلهمراتب فرماندهی امپراتوری که از امپراتور و سنا به استانها، شهرها و شهرکها امتداد مییافت، از بین رفت و میبایست طی قرونوسطی راههای تازهای نخست برای ایجاد و سپس حفظ سلسله جدید فرماندهی می یافت. فئودالیسم این کار را انجام داد.
ظهور فئودالیسم در اروپا به دنبال تجزیهٔ امپراتوری شارلمانی (۸۱۱–۷۴۲م) صورت گرفت، که پس از تجزیه، قدرتهای محلی رونق یافتند. مردم شهرها و روستاها که خود را در خطر هجوم بیگانگان میدیدند چارهای جز توسل به زورمندان و فرمانروایان محلی نیافتند. بدین ترتیب ارباب محلی تنها پاسدار آنها شناخته میشد و این آغاز استمرار نظام فئودالی در اروپای غربی بود. در ظرف سه قرن این نظام به صورت منظم تری درآمد.
علل فروپاشی نظام فئودالیسم
از جمله علل و عوامل اصلی فروپاشی نظام فئودالی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- ستیز میان مالک و کشاورز بر سر تصاحب زمین و آب مصرفی
- فشارهایی که از جانب اربابان بر پیکره نظام تولیدی وارد میشد.
- ایجاد و گسترش شهرها و رشد مبادلات تجاری و بازرگانی
- ظهور دولتهای مرکزی مطلقه به جای کلیسای قرون وسطایی و راه افتادن جنبش حصارکشی و گسترش شهرها.
ویژگیهای نظام فئودالی
1- وابستگی دهقان به زمین
شیوه ی تولید فئودالی مبتنی بر مالکیت ارباب بر زمین و بر وابستگی شخصی دهقانان به ارباب فئودال استوار بود. وابستگی شخصی دهقان به ارباب بدین معنی بود كه در این شیوه ی تولید رعیت و سرف دیگر بنده و برده نبود، اختیار جان او در دست مالک نبود و مستقلا و جداگانه فروخته نمی شد اما همراه زمینی که به فروش می رسید، به مالک جدید منتقل می شد، همچنین دهقان مجاز نبود زمین اربابی را ترک کند و این اختیار را نداشت كه آزادانه بخواهد به خدمت اربابی دیگر در آید.
2- بهره ی مالكانه و انواع آن
دهقانان از آن جا كه خود مالک زمین نبودند می بایست بر روی نسق، از زمینی که متعلق به ارباب فئودال بود، کار کنند و به این ترتیب مالک می توانست به عنوان بهره مالکانه ثمره کار آنها را به سود خود ضبط کند.
بدین ترتیب، شیوه تولید فئودالی مبتنی بر انواع بهره مالکانه یا بهره اربابی است كه از دهقانها وصول می شود. بهره مالكانه در واقع محصول اضافی رعیت بود که تسلیم ارباب می شد. ما به طور کلی به سه نوع بهره مالکانه بر می خوریم که در مراحل مختلف نظام فئودالی کما بیش در كنار یکدیگر وجود داشتند. یکی کار بهره یا بیگاری، دوم بهره جنسی و سوم بهره نقدی.
باید توجه داشت كه در هر یک از مراحل مختلف تکامل جامعه فئودالی، یکی از این اشکال یاد شده، تفوق یافته است.
در مرحله ابتدائی نظام فئودالی کار بهره که در عرف معمولی می توان آن را به « بیگاری » تعبیر نمود شکل مسلط بهره کشی از دهقانان بود. بدین معنا که دهقانان روزهای معینی از هفته را مستقیما برای ارباب و روی زمین او کارمی کردند و این یک کار اجباری و مجانی برای ارباب بود. شكل دیگر بهره ی مالكانه « بهره جنسی » بود كه عبارت بود از تسلیم منظم مقداری از محصول زراعی و دامی به ارباب و صاحب زمین، و در نهایت نوع سوم بهره ی مالكانه شامل بهره نقدی می شد كه به معنای پرداخت بهره مالکانه به صورت پول است. تفوق بهره ی نقدی در انواع بهره مالكانه مربوط به اواخر دوران فئودالیسم می باشد.
البته باید توجه داشت كه علاوه بر بهره مالکانه منظم، مالک یک سلسله مالیات ها و عوارض نیز به دهقانان تحمیل می کرد.
3- اقتصاد طبیعی
ویژگی دیگر شیوه ی تولید فئودالی طبیعی بودن یا بسته بودن اقتصاد آن می باشد. اقتصاد طبیعی به معنای دایره بسته و محدود و تنگی از تولید است که هدف آن مصرف داخلی و خودی است. یعنی در آنجا تولید بیش از آن كه هدف مبادله ای یا فروش داشته باشد، برای مصرف انجام می شود. به عبارت دیگر مقصود از اقتصاد طبیعی آن است که هر ارباب در املاک خود از عواید و بهره ای که از استثمار دهقانان بدست می آورد زندگی می کرد و تقریبا کلیه نیازمندی های ضروری وی و خدمه اش در املاک خود او تولید و تهیه می شد و به ندرت مبادلات با خارج از این محیط بسته مورد احتیاج بود. اقتصاد دهقانی نیز بر همین پایه قرار داشت و خانواده دهقانی خود اغلب به امور پیشه وری می پرداخت و بخش عمده نیازمندی های خود را در داخل خود خانواده و شخصا تامین می کرد. با گذشت قرن ها، به تدریج همراه توسعه شهرها، تولید پیشه وری و تقسیم کار و مبادلات بین شهرو ده بسط یافت و ناگزیر درهای اقتصاد طبیعی به خارج گشوده شد، دایره بسته شکسته شد و بازار گسترش یافت.
4- مذهب
مذهب و موسسات مذهبی در جامعه فئودالی نقش عظیمی داشت. موسسات مذهبی، عبادتگاه ها، و خدام مذهب، اوقاف فراوان و املاک وسیعی در اختیار داشتند و با دولت فئودالی و اشراف فئودال از جهت ثروت و نفوذ پهلو می زدند. ایدئولوژی مذهبی، شکل مسلط ایدئولوژی در شیوه ی تولید فئودالی است. در شکل کلاسیک نظام فئودالی، مذهب در خدمت فئودالیسم بود و آن را جاودانی، مقدر و مقدس معرفی می کرد. هر چند كه در نقطه مقابل نیز جنبش های دهقانی نیز اغلب خصلت مذهبی داشت و تحت تاثیر جنبش های پروتستانی بر علیه تفوق كلیسای كاتولیك صورت گرفت.
دیدگاه