امروز: جمعه, ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۶ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۶ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 284026
۱۱۳۱
۱
۰
نسخه چاپی

سرکوب جنسی چیست و چه عواقبی دارد؟

آخرین باری را که هیجان و کشش جنسی را تجربه کردید خاطرتان هست؟ اگر پاسختان منفی است، احتمال اینکه با سرکوب جنسی دست‌و‌پنجه نرم کنید (و خودتان ندانید!) بسیار زیاد است. واپس‌رانی تمایلات جنسی که از تربیت خانوادگی، آموزه‌های ادیان، دیدگاه اطرافیان و فشار اجتماع نشئت می‌گیرد سبب بی‌علاقگی به ارتباط جنسی می‌شود.

سرکوب جنسی

تعریف سرکوب جنسی

تابوی غیراخلاقی‌بودن رابطه جنسی بحث امروز و دیروز نیست. همه‌ ما در طول عمرمان یاد گرفته‌ایم و یاد داده‌ایم که آمیزش جنسی عملی شرم‌آور است، باید از آن پرهیز کرد و درباره‌اش کم سخن گفت، در حالی که میل جنسی به‌اندازه هوایی که تنفس می‌کنیم، غذایی که می‌خوریم و آبی که می‌نوشیم، طبیعی و لذت‌بخش و حیاتی است!

فروید یکی از اولین رهبران این خط فکری بود. او اولین بار از تأثیر نوع نگرش به رابطه جنسی بر اعمال بشر حرف زد و از ارتباط نهان سرکوب جنسی و ذهن بیمار انسان پرده برداشت. اکنون می‌دانیم سرکوب جنسی با افکار منفی درباره آمیزش همراه است. فردی که دچار سرکوب میل جنسی است، عمل رابطه جنسی و هرچیز مرتبط با آن را اشتباه می‌داند، ابدا قادر به بیان نیازهای جنسی خود نیست و از صحبت درباره آنها فرار می‌کند!

این نگرش ممکن است ناشی از تربیت جنسی والدین، نزدیکان و حتی جامعه باشد‌ که از همان دوران خردسالی «درست» و «غلط» را با نشانه‌های کلامی و مدل‌سازی رفتاری به کودک یاد می‌دهند. البته گاهی هم ریشه‌اش آسیب‌های تروماتیک جنسی مثل سوءاستفاده و تعرض جنسی است.

دلایل سرکوب جنسی

1. نوع برخورد جامعه با مقوله رابطه جنسی

برخی از جوامع همچنان رابطه جنسی را تابویی سخت و نشکستنی می‌دانند و آن را محکوم می‌کنند. از طرفی تغییرات دوران بلوغ کنجکاوی فرد را تحریک می‌کنند تا جایی که درباره این تغییر احساسات سؤال می‌کند و دنبال پاسخ می‌گردد. حال اگر اطرافیان و جامعه همچنان به مقوله رابطه جنسی نگاه شماتت‌بار داشته باشند، این نگاه منفی به‌مرور به فرد سرایت می‌کند و تداوم آن زمینه‌‌ساز سرکوب جنسی می‌شود.

2. تجربه‌ های تروماتیک گذشته

کسانی که دچار انواع آسیب جنسی می‌شوند، احساس سالمشان به رابطه جنسی کاملا از بین می‌رود و به عمل آمیزش جنسی یا هر شکل دیگری از صمیمیت جسمی دیدی منفی پیدا می‌کنند. این نگاه منفی یک دیوار دفاعی بلند است که فرد دور خود می‌سازد تا از آسیب‌های بعدی جلوگیری کند.

3. آگاهی کم و اطلاعات نادرست

سرکوب میل جنسی همیشه ناشی از جذب تفکرات منفی نیست! گاهی اوقات اطلاعات نصفه‌نیمه و نادرستی که درباره رابطه جنسی می‌شنویم، آن را در نظرمان عجیب و ناخوشایند و حتی انزجارآور می‌کند.

4. تعریف نقش‌های جنسیتی زن و مرد

جهت‌گیری جنسی نقش بسیار پررنگی در سرکوب نیاز جنسی افراد ایفا می‌کند، به‌خصوص در جوامعی که تعریف نقش‌های جنسیتی زن و مرد تنوع گرایش جنسی را سرکوب کرده است. افراد در کودکی یاد می‌گیرند که فقط زن و مرد می‌توانند با یکدیگر ارتباط جنسی برقرار کنند. بنابراین اگر فرد به‌مرور زمان احساس کند گرایش جنسی او خارج از دایره ارتباط زن و مرد است، مجبور می‌شود احساساتش را سرکوب کند تا از سوی جامعه طرد نشود.

نشانه‌ های سرکوب جنسی

احساس ناخوشایند به رابطه جنسی

اولین نشانه سرکوب میل جنسی داشتن احساس ناخوشایند به این مقوله است. هر زمان حرف از رابطه جنسی می‌شود، فرد قادر به حفظ خونسردی خود نیست و بدون هیچ دلیل مشخصی احساس اضطراب می‌کند.

احساس گناه یا شرم بابت رابطه جنسی

سرکوب جنسی احساس شادی و لذت رابطه را از بین می‌برد و اندوه را جایگزین می‌کند. برای بسیاری از این افراد تسلیم‌شدن در برابر امیال خود باعث شرمندگی است.

لذت‌ نبردن از ارتباط جنسی

چطور می‌توان چیزی را نفی کرد و هم‌زمان از آن لذت برد؟ این افراد به‌جای لذت‌بردن از آمیزش جنسی، آن را تحمل می‌کنند. در نتیجه زمینه نارضایتی و ارتباط ناسالم جنسی ایجاد می‌شود.

بی‌ قراری و ناراحتی جسمی

اگر انرژی جنسی آزاد نشود، بدن را تحت‌فشار می‌گذارد و بی‌قرار می‌کند. بیشتر این افراد دچار درد گردن، شانه و باسن هستند.

بی‌ خوابی و رؤیاهای شهوانی

گاهی اوقات سنگینی بار نیاز جنسی روی دوش فرد باعث بی‌خوابی یا رؤیاهای شهوانی می‌شود. در واقع بدن سعی دارد نیاز و پتانسیل جنسی خود را به مغز بفهماند.

مقاومت در برابر برهنه‌ شدن

کسانی که از سرکوب جنسی رنج می‌برند، تحمل نگاه همسر یا پزشک به بدن برهنه خود را ندارند، چون برهنگی را در هر شرایطی غیراخلاقی و ناخوشایند می‌دانند.

عواقب سرکوب جنسی

1. بی‌ علاقگی به برقراری رابطه جنسی

توجه به جذابیت‌های همسر همیشه لذت‌بخش و محرک تخیلات جنسی است، اما فرد دچار سرکوب جنسی احساسی جز شرم‌زدگی نمی‌کند: شرمسار از اینکه بدنش تحریک جنسی را پذیرفته و ذهنش درگیر افکار جنسی شده است. این افراد معمولا از شروع رابطه جنسی اجتناب می‌کنند و در روابط عاشقانه خود با چالش مواجه‌اند.

2. درد حین رابطه جنسی

صرف‌نظر از آرامش یا میزان راحتی دو طرف در طول مقاربت، سرکوب به‌تنهایی ترس و تنش رابطه را بیشتر می‌کند و باعث درد می‌شود. اکثر زنان دچار این عارضه با واژینیسموس (دخول غیرممکن ـ انقباض غیرارادی واژن حین تماس جنسی) نیز دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند.

3. ناتوانی در برقراری رابطه جنسی

تماس جنسی در حالت ایدئال، عملی عاشقانه بین دو شریک عاطفی کاملا مشتاق است، اما اگر پای احساس گناه و شرم ناشی از سرکوب به این خلوت عاشقانه باز شود، فرد در صمیمی‌ترین لحظات خود از ارتکاب به اشتباه خجالت می‌کشد و قدرت عملش را از دست می‌دهد.

4. سردرگمی‌ های اخلاقی

سرکوب جنسی فرد را به فکر فرو می‌برد که نکند تمایلات جنسی قداست ذاتی و پاکی روح او را از بین ببرند! در نتیجه هر بار که با امیال و نیازهای جنسی خود روبه‌رو می‌شود، فورا به جایگاه اخلاقی خود فکر می‌کند و از سردرگمی رنج می‌برد.

5. پنهان‌کردن جهت‌ گیری جنسی

در جوامعی که جایی برای تنوع جهت‌گیری جنسی نیست، بسیاری از افراد تراجنسیتی و نان باینری هویت و تمایلات جنسی خود را به‌ناچار پنهان می‌کنند تا از جامعه طرد نشوند. بسیاری از آنها با اینکه تنوع تمایلات جنسی را طبیعی می‌دانند، قدرت کنارگذاشتن این احساس گناه و ترس را ندارند و ترجیح می‌دهند نیاز خود را مخفی کنند.

6. ناتوانی در بیان خواسته‌ ها

خجالت از افکار جنسی قدرت بیان خواسته‌ها را می‌گیرد. بنابراین با وجود علاقه قلبی و نبود رودربایستی، فرد نمی‌تواند به خودش اجازه بدهد از رابطه جنسی لذت ببرد! بنابراین سکوت می‌کند و خواسته‌های خود را مطرح نمی‌کند.

7. برخورد منفی با دیگران

اگر سرکوب نیاز جنسی از سنین کم آغاز شود، فرد یاد می‌گیرد به کسانی که آزادانه تمایلات جنسی خود را ابراز می‌کنند، دیدگاه منفی داشته باشد، تا جایی که ممکن است از همسرش به‌خاطر مطرح‌کردن یک فانتزی جنسی دلخور شود یا از صمیم دل دیدگاه منفی به گروه‌های LGBTQIA داشته باشد.

مدیریت سرکوب جنسی

1. شناسایی نشانه‌ های سرکوب جنسی

اولین قدمی که باید برای مدیریت سرکوب جنسی برداشت، شناسایی نشانه‌های سرکوب نیاز جنسی است. زمانی که فرد تمام نشانه‌ها را بشناسد و بداند این عارضه به چه صورت بروز می‌کند و بپذیرد که گذشتگان باور درستی درباره رابطه جنسی نداشته‌اند و نگرش منفی خود را از آنان به ارث برده است، اولین قدم را برای مدیریت سرکوب جنسی برداشته است.

2. درخواست کمک از شریک زندگی

باب گفت‌ و گو را باز نگه دارید و برای همسرتان از خواسته‌های خود بگویید. بگویید که چرا تا امروز نیازتان را پنهان می‌کردید و برای حل این مشکل به کمک احتیاج دارید. از او بخواهید درباره سرکوب جنسی و مراحل درمان آن بخواند و در این مسیر همراهتان باشد.

3. مشاوره و زوج‌ درمانی

اگر شخص نتواند به‌تنهایی محرک‌های سرکوب و عوامل تشویق‌کننده را شناسایی کند، درمانگران متخصص در جلسات مشاوره به زن و مرد کمک می‌کنند احساسات سرکوب‌شده را شناسایی کنند و راحت‌تر درباره خواسته‌های خود حرف بزنند. سکس‌درمانی زیرنظر مشاور متخصص، راه‌حل بسیاری از مشکلات جنسی است.

قطع زنجیره سرکوب جنسی

والدینی که ایده‌های اشتباه و مضر درباره تمایلات جنسی را به نسل بعد منتقل می‌کنند، هدفشان آسیب‌رساندن نیست و فقط باورهایی را به‌ اشتراک می‌گذارند که از نسل قبل به آنها رسیده است. بنابراین اگر قصد دارید انسانی را به این دنیا اضافه کنید، حتما ریشه‌های سرکوب جنسی را در خودتان و همسرتان جست‌وجو کنید و بدانید که ایده‌های سالم تمایلات جنسی را چطور ترویج کنید. شما می‌توانید:

• در سن مناسب درباره رابطه جنسی سالم با فرزندتان صحبت کنید.

• به‌ کمک رسانه او را از انواع تمایلات جنسی مطلع کنید.

• به او آموزش دهید که روابط جنسی عاشقانه و سالم چطور به نظر می‌رسند.

• آموزش را از دوران خردسالی آغاز کنید.

  • منبع
  • چطور

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید