در سدههای اخیر جدال قدرت، همواره بین نظامهای دیکتاتوری و دموکرات در جریان بوده است. هرکدام برای مدتی در راس قدرت هستند اما با گذشت زمان، جای خود را به دیگری میدهند.
با وجود اینکه نظامهای دموکرات با قدرت تصمیمگیری مردم بر سرنوشت خودشان در ظاهر شیوهی حکومتی جذابتری هستند ولی به دلیل کمبودهایی که در حین اجرا دارند به مرور زمان قدرت خود را از دست میدهند. اینیاتسیو سیلونه در رمان مکتب دیکتاتورها پیش از جنگجهانی دوم، چرایی شکلگیری حکومتهای دیکتاتوری و همچنین اصول حکومتداری آنها را بررسی کرده است.
خلاصهای از داستان کتاب مکتب دیکتاتورها
درست پیش از جنگ جهانی دوم، دو آمریکایی به نامهای آقای دبلیو و دستیارش پروفسور پیکاپ به اروپا میآیند تا از تجربیات دیکتاتوری آنها استفاده کنند و از دیکتاتوری اروپا درس بگیرند. آنها میخواهند در بازگشت به آمریکا حکومت استبدادی خود را برپا کنند. زمانیکه به اروپا میرسند، به دنبال فردی میگردند تا به آنها دیکتاتوری اروپایی را آموزش دهد.
دربان هتل، یک ایتالیایی تبعیدی را معرفی میکند که عمر خود را در راه مبارزه با حکومتهای دیکتاتوری سپری کرده است. هرچه باشد حقیقت از زبان دشمن صادقانهتر بیان میشود. ایتالیایی تبعیدی با نام تومازوی در ادامهی داستان راه و رسم دیکتاتوری را به آقای دبلیو و پروفسور پیکاپ آموزش میدهد و بحثهای جالبی بین این سه نفر شکل میگیرد.
دربارهی رمان مکتب دیکتاتورها
کتاب مکتب دیکتاتورها را سیلونه پیش از جنگجهانی دوم و در سال 1939 نوشت. کتاب قبل از به حکومت رسیدن فاشیستها به رهبری «موسولینی» در ایتالیا و «نازیها» به ریاست «هیتلر» در آلمان منتشر شد که نشاندهندهی شناخت جامع سیلونه از شرایط زمانهی خود بود. سیلونه در کتاب، برای بیان افکار خود شخصیت تومازوی را خلق کرده و از زبان آن، اندیشهها و شناخت خود از شرایط جامعه و میل تودهها به حکومتی دیکتاتوری را به خوبی روایت کرده است.
یکی از ویژگیهای بارز کتاب مکتب دیکتاتورها که آنرا کتابی هم ردهی «شهریارِ» «ماکیاولی» میکند این است که سیلونه به عنوان رهبر حزب سوسیالیستهای ایتالیا و کسیکه تجربههای سیاسی زیادی دارد، اندیشههای خود را مانند خطابهای به رشته تحریر در آورده است.
سیلونه در اینباره معتقد است: «والاترین کاربرد نویسندگی این است که تجربه را به شعور تبدیل کند.» و کمتر نویسندهای توانسته به اندازهی سیلونه از تجربهی تاریخ استفاده کند.
دیکتاتوری در کتاب اینگونه تعریف میشود: «دیکتاتوری از فعل دیکته کردن میآید. با این تفاوت که این مکتب فقط دارای یک کلاس است که در آن غلطهای املایی مجازات دارد. رژیم منبعث از مکتب، مردم را وادار میکند که به جای فکر کردن، نقل قول کنند، آنهم از یک کتاب!»
با استفاده از این تعریف در هر فصل از کتاب وجهی از حکومتهای دیکتاتوری معرفی و بررسی میشود. علاوهبر این، یکی از مهمترین مباحثی که در کتاب بررسی میشود «علت عبور مردم از نظامهای دموکراتیک و حرکت به سمت دیکتاتوری» است. سیلونه معتقد است که دموکراسی باید به تودههای مردم و تولیدکنندگان کمک کند و برای تحقق این امر مجبور است نهادهای زیادی را تاسیس کند و هر روز دولت بزرگتر شود.
پس از مدتی بودجهی کشور به حدی زیاد میشود که کسی از آن سر در نمیآورد. در این حالت میانگین تعهد اخلاقی نمایندگان سقوط میکند و تنها نکتهی مهم برای آنها انتخاب دوباره و بقا در قدرت میشود. بهترین راه برای نمایندگان برای بقا خدمت در گروههای فشار است که فرایند انتخاب آنها را آسان میکند. این بحرانهای دموکراتیک از نظر سیلونه منجر به رویکار آمدن نظامهای دیکتاتوری و تمرکزگرا میشود.
مروری بر بخشهای کتاب مکتب دیکتاتورها
کتاب مکتب دیکتاتورها La scuola dei dittatori دارای 14 فصل است. به جز فصل اول که دربارهی نحوهی آشنایی دو آمریکایی و تومازوی است، در 13 فصل دیگر جنبههای مختلف حکومت دیکتاتوری روایت شده است.
«دربارهی هنر سنتی سیاست و نارسایی آن در دوران تمدن تودهای»، «دربارهی برخی از شرایطی که در عصر ما به گرایشهای دیکتاتوری کمک میکنند»، «طرح یک کودتا به دنبال یک انقلاب ناموفق»، «دربارهی بیاستعدادی هنری دیکتاتور آینده، بیارزشی شجرهنامه و سر درد مزمن»، «داوطلبان بسیارند، برگزیدگان اندک»، «دربارهی حزب کسیکه میخواهد دیکتاتور شود»، «دربارهی بیفایدگی برنامههای سیاسی و اقتصادی و خطر بحث و برخورد عقاید و فن نوین تلقین تودههای مردم»، «چگونه دموکراسی خود را به تباهی میکشد، همراه با بعضی مثالهای عملی دربارهی هنر ماهی گرفتن از آب گل آلود»، «هنر دودوزه بازی و خطر باورکردن دروغهای خودگفته»، «دربارهی دلزدگی از قریحهی دیکتاتوری و حسرت زندگی خصوصی»، «دربارهی خطر توطئهها و شورشهایی که از حمایت پلیس و ارتش برخوردار نباشد»، «دربارهی عملیات بشقاب عدس و کودتا با همدستی مقامات» و «دربارهی پایگاه مردمی مبتنی بر همهپرسی، عجین شدن حزب و حکومت و پرورش بزهای بلاگردان» به ترتیب عناوین فصلهای دوم تا چهاردهم هستند که درونمایهی هر فصل را معرفی میکنند.
اینیاتسیو سیلونه، پیشگوی فاشیسم
اینیاتسیو سیلونه Ignazio Silone با نام اصلی «سکوندو ترانکوئیلی» نویسنده و سیاستمدار ایتالیایی، در سال 1900 متولد شد. او تحصیلات خود را در دبیرستان رها کرد و اندکی پیش از پایان جنگجهانی اول فعالیتهای سیاسی خود را با عضویت در حزب سوسیالیستهای ایتالیا آغاز کرد. چند سال بعد به عضویت حزب کمونیست ایتالیا در آمد و مبارزات خود را علیه موسولینی و حزب فاشیست ایتالیا آغاز کرد. در سال 1927 برای آشنایی بیشتر با حزب کمونیست به شوروی سفر کرد ولی آنجا با دیدن اندیشههای استالین از حزب کمونیست استعفا داد. او به مانند دیگر اندیشمندان بزرگ آن زمان همچون آندره ژید و آرتور کوستلر تصمیم گرفت فعالیتهای سیاسی خود را بهطور مستقل ادامه دهد.
سیلونه به دلیل فعالیتهای سیاسیاش و همچنین درمان بیماری سل به سوییس رفت و در آنجا اعلام پناهندگی کرد. او در مدت اقامت در کشور سوییس مهمترین آثارش را منتشر کرد. «نان و شراب»، «فونتامارا»، «کشت زیر برف» و «روباه و گلهای کاملیا» از جمله شاهکارهای او هستند. رمان مکتب دیکتاتورها با توجه به درونمایهاش و قدرت گرفتن فاشیستها در ایتالیا تا مدتها در ایتالیا اجازه انتشار نداشت و برای اولین 20 سال بعد از تاریخ نوشتن آن انتشار یافت.
نشر ماهی کتاب مکتب دیکتاتورها را با ترجمهی مهدی سحابی در سال 1385 روانهی بازار کتاب ایران کرده است. خرید و دانلود کتاب (pdf) کتاب مکتب دیکتاتورها اثراینیاتسیو سیلونه ترجمه مهدی سحابی در سایت و اپلیکیشن فیدیبو امکانپذیر است.
در بخشهایی از کتاب مکتب دیکتاتورها میخوانیم
ملاقات نگارنده با آقای دبلیو، جوجه دیکتاتور آمریکایی، و مشاور ایدئولوژیکی او پروفوسور پیکاب معروف، که در جستوجوی تخممرغ کریستف کلمب به اروپا آمدهاند.
بدون شک یکی از غریبترین رویدادهای دوران نویسندگیام ملاقاتی است که امروز با دو شخصیت آمریکایی داشتم که برای چند روزی به زوریخ آمدهاند.
از زمانیکه به دلایل سیاسی مجبور به ترک مینهم شدم، در زوریخ زندگی میکنم. کشور کوچک سوییس اکنون در طول دو سوم مرزهای خود با کشورهای همسایه است که رژیمهای دیکتاتوری دارند (زمان نگارش این سطور بهار 1939 است). با این همه، شهر زوریخ همچنان محل برخورد مسافرانی است که از گوشه و کنار جهان به آن رو میآورند. بدیهی است که همهی اینان مردمانی جالب و قابل اعتماد و سر به زیر نیستند.
برای احتراز از گفتوگو با افراد ناشناسی که به سراغم میآیند مدتهاست شیوهای را در پیش گرفتهام که جایی برای بحث و جدل باقی نمیگذارد و در عین حال کسی را هم نمیرنجاند: به آنهایی که به مسائل سیاسی علاقهمندند میگویم که چندیست فقط و فقط به ادبیات میپردازم، و به آنهایی که دوستدار ادبیاتاند عکس این را میگویم، یعنی اینکه با توجه به شرایط موجود، تنها و تنها به سیاست فکر میکنم.
البته همانگونه که گاهی برایم پیش آمده، عیب این دودوزهبازی این است که اگر نشریهای اظهاراتم را چاپ کند، تصویری که از من ارائه میشود تصویر نهچندان خوشایند فردی با روحیهی متزلزل و بیثبات است؛ اما تن دادن به این از خودگذشتگی به آسودگی ناشی از آن میارزد.
دیدگاه