کتاب پرتقال کوکی رمانی بحث برانگیز، مشهورترین کتاب در میان خوانندگان و البته منفورترین از نظر آنتونی برجس نویسنده اثر نامیده شده است.
پرتقال کوکی
آنتونی برجس (Anthony Burgess)، نویسندهی بریتانیایی کتاب پرتقال کوکی را در سال 1962 یعنی حدود شصت سال پیش منتشر کرد. 9 سال بعد یعنی در سال 1971، استنلی کوبریک (Stanley Kubrick)، براساس این کتاب، فیلمی به همین نام ساخت. فیلم بسیار پرطرفدار بود و باعث شهرت جهانی کتاب نیز شد.
گرچه میگویند به دلیل خشونت زیاد و تقلید نوجوانان انگلیسی از الکس، ضد قهرمان فیلم (با بازی مالکوم مک داول)، نمایش این فیلم تا زمان مرگ کوبریک در بریتانیا ممنوع بود.
برجس در این کتاب، تمام تواناییها و تخصص خود را به کار گرفته تا بتواند همچین رمان جالب توجهی را بنویسد. او زبانشناس بود و با چندین زبان آشنایی داشت، بنابراین از آن برای خلق یک زبان برای نوجوانان بزهکار کتاب استفاده کرد. او دینهای مختلف را میشناخت و به مذهب کاتویک اعتقاد داشت. بنابراین باورهای این مذهب را در این کتاب به کار گرفت که منظور گناه نخستین، میل ذاتی انسان به گناه و داشتن اختیار در ارتکاب یا عدم ارتکاب آن است. او همچنین به موسیقی علاقهی زیادی داشت و به آهنگسازی هم میپرداخت، بنابراین از سواد خود در این زمینه هم در کتاب استفاده کرده است.
پرتقال کوکی رمانی آینده نگر و علمی تخیلی است که ماجراهای الکس سردسته گروهی خلافکار که در جیب بری و دزدی، ضرب و شتم و تجاوز به افراد بیخانمان لندن تبحر خاصی دارند را شرح میدهد.
در آیندهی کابوس واری که آنتونی برجس از بریتانیا را به تصویر میکشد، الکس، یک نوجوان پانزده ساله حکایت خود را به وسیلهی یک گویش ابداعی به نام «ندست» تعریف میکند، همراه با سه «شخیل» خود پیت، جورجی و دیم و در کنار خلافکاران دیگر، پس از غروب آفتاب شهر را تحت اختیار میگیرد و دست به انواع و اقسام جنایات میزند. به دلیل آمار بالای جرم و جنایت دولت تصمیم میگیرد به جای زندانی کردن خلافکاران که ظاهراً بیفایده است، با استفاده از تکنیک لودُویکو روحیهی خلافکارانه را در آن ها از بین ببرد و به عبارتی آنها را «اصلاح» کند. ولی این سوالی است که رمان از ما میپرسد: «اصلاح به چه قیمتی؟»
پرتقال کوکی (A Clockwork Orange) فقط به چشم انتقادی بر شوروی یا کمونیسم نگاه میکند، چون دنیای دیستوپیایی رمان به همان اندازه از ویژگیهای مربوط به جوامع انگلیسی و آمریکایی که برجس از آنها نفرت داشت نیز بهره میگیرد. آنتونی برجس (Anthony Burgess) طبق گفتهی خود میل به هرج و مرج داشت و احساس میکرد که کشور مرفه انگلستان و دولت سوسیالیست اش بیش از حد ثبات اجتماعی را به آزادیهای شخصی ترجیح میدادند.
او از فرهنگ عامهی آمریکا متنفر بود، چون همرنگ جماعت شدن، خنثی بودن و بی عاطفگی را ترویج میکرد. او تشکیلات مرتبط با اجرای قانون در آمریکا را شدیداً فاسد و خشن توصیف میکرد و به بخشیده بود. تمامی این هدفهای انتقاد در پرتقال کوکی مورد هجو «پیکری دیگر برای جرم آن عنوان قرار میگیرند،
ولی تند و تیزترین هجو برجس مختص یک جنبش روانشناسانه به نام رفتارگرایی است.
بررسی کتاب پرتقال کوکی (A Clockwork Orange)
اگر در مورد پرتقال کوکی کنجکاو باشید باید گفت که این عبارت در حقیقت عنوان کتابی است که یکی از شخصیتهای داستان در حال نوشتنش است. در این رمان، اف. الکساندر نویسندهای منتقد، انقلابی و معترض است. او با نوشتههای انتقادی خود سعی در مخالفت کردن با دولت دارد، چیزی که برجس هم از آن برای نوشتن کتاب پرتقال کوکی استفاده کرده است.
برجس در مقدمهی کتاب در مورد عنوان، توضیح میدهد که پرتقال کوکی اصطلاحی است که اهالی قدیمی لندن از آن استفاده میکنند و برای چیزهای عجیب و نامتعارف به کار برده میشود. اگر کسی فقط کار خوب یا کار بد انجام دهد، به یک پرتقال کوکی تبدیل میشود؛ یعنی ظاهر یک ارگانیسم دوستداشتنی را پیدا میکند که مانند پرتقال، خوشرنگ و آبدار به نظر میرسد، ولی در عمل یک اسباببازی کوکی است که توسط خدا یا شیطان یا دولت کوک می شود. مطلقاً خوب بودن به اندازهی مطلقاً بد بودن غیرانسانی است. چیزی که در این میان اهمیت دارد انتخاب اخلاقی است. در حقیقت منظور او از به کار بردن اصطلاح پرتقال کوکی، اشاره به نسبت دادن اخلاقگرایی ماشینی به یک موجود زنده است که از خود، شیرینی و انرژی تراوش میکند.
مضمون و درون مایهی کتاب
مضمون کتاب پرتقال کوکی، آشکارا اخلاقگرایی است. او با نشان دادن دنیایی که طبع انسان خواهد ساخت و چگونگی کنترل افراد، ما را با ذات انسان روبهرو میکند که طبق آموزههای مذهب کاتولیک، میل به گناه دارد. او حتی در مقدمهی کتاب اعتراف میکند خودش نیز به خشونت علاقهی درونی دارد که آن را در الکس و پرتقال کوکی بروز داده است.
از طرفی به نظر میرسد برجس، نیم نگاهی هم به نظریات فروید داشته است و آرک شخصیتی الکس و رسیدن به تعادل نیز به سبب این است که الکس به جای سرکوب امیال خود و از دست دادن اختیار برای ارتکاب به گناه، در ارضای میل به خشونت، آنقدر آن را تکرار میکند که در نهایت این عمل برایش تکراری شده و از خشونت خسته میشود و این عامل تحول شخصیتی او میشود.
برجس در مقدمهی کتاب پرتقال کوکی میگوید که این کتاب حامل یک پیام اخلاقی است و این پیام ملالآور و سنتی میگوید: «انتخاب اخلاقی اساسا مهم است». بنابراین این کتاب تعلیمیتر از آن است که بتوان آن را یک اثر هنری خطاب کرد.
فضای داستان پرتقال کوکی مانند رمانهایی چون میرا یا سرگذشت ندیمه، در یک پادآرمانشهر یا دیستوپیا میگذرد. در همان ابتدای داستان، خشونت و جرم و جنایت به شکلهای مختلف توسط الکس روایت میشود. فضای آغازین داستان، توصیف یک بار است، باری که چون مجوز فروش الکل ندارد، شیر را با الکل یا متاعهای دیگری مخلوط میکند تا اشتیاق افراد را برای خشونت بیشتر میکند. شهر پر است از آثار جرم و جنایت و هیچکجا حتی فضای داخلی آپارتمانها یا خانههای حومهی شهر از خرابکاری بینصیب نیست.
نوجوانان، شبهای شهر را به چنان کابوسی تبدیل کردهاند که هیچکس در امان نمیماند. آنها از خشونت لذت میبرند؛ چه این خشونت، زد و خورد و تجاوز باشد و چه تخریب، دزدی و غارت. در نتیجه دولت ناچار میشود جلوی آنها را با با شرطی کردن به عنوان یک روش پزشکی بگیرد. دولت، افراد شرور آزاد را به خدمت پلیس درمیآورد و بزهکاران در زندان را به افرادی تبدیل میکند که بدون هیچ ارادهای، نتوانند دست به جرم و جنایت بزنند. این دولت، الگویی از دولتهای کمونیستی است.
به نظر میرسد ایدهی اولیهی نوشتن کتاب پرتقال کوکی، بعد از سفر به شوروی و دیدن جو پر تنش حکومت کمونیستی آن به ذهن برجس رسیده باشد. به زعم برجس، کمونیسم، ایدئولوژی معیوبی است که اختیار را از ملت گرفته و به دست دولت میدهد. در این رمان هم نوعی نقد است بر کمونیسم، دولت، برای کنترل کشور، آزادی عمل را از ملت میگیرد.
تناقضی که برجس در این کتاب پیش رویمان قرار داده، آزادی به بهای گرفتن آزادی است. به بیان دیگر خلافکارانی چون الکس، برای اینکه از زندان آزاد شوند، تحت درمانی قرار میگیرند که آزادی عمل را از آنها میگیرد و این را پس از آزادی از زندان متوجه میشوند. تا جایی که آنها حتی در عادیترین لذات زندگی مثل گوش دادن به موسیقی هم آزادی عمل ندارند. دولت با هدف افزایش جای خالی در زندان این کار را میکند، چرا که باید برای مجرمان سیاسی مخالف دولت، فضا وجود داشته باشد.
در فصل پایانی داستان، پس از اینکه پروتاگونیست یعنی الکس، به شرایط اولیه باز میگردد، با بالا رفتن سن و عبور از هیجان نوجوانی، کمکم از لذاتی که خلاف به او بخشیده، رها میشود و با دیدن دوست قدیمیش پیت که سر به راه شده و حتی ازدواج کرده، متحول میشود و در واقع در کمال آزادی و اختیار به تعادل میرسد. این قسمت از داستان در نسخهی امریکایی و همچنین در فیلم کوبریک حذف شده است که برجس آن را حذف گرهگشایی داستان و حذف تغییر شخصیت میداند. چیزی که در فرهنگ عامهی امریکا پسندیده و در فرهنگ بریتانیایی ناپسند است.
کتاب پرتقال کوکی که در حقیقت با موضوع روانشناسی و اجتماعی نوشته شده، بر اساس نظریهی رفتارگرایی اسکینر است. نظریهای که به آن شرطی کردن میگویند. تکنیک لودویکوی پرتقال کوکی نیز بر همین اساس به کار گرفته شده است. کاری که با آن، فرد را با شرطی کردن، از انجام کار خلاف دور میکنند تا جایی که اعمال خشونت بر روی خودشان قابل تحملتر از خشونت خود بر دیگری است.
ما با خواندن رمان پرتقال کوکی متوجه میشویم که با یک داستان پست مدرن روبهروایم. راوی یعنی الکس بوی از همان ابتدا با مخاطب صحبت میکند و وقتی دارد خاطرات زندانش را بازگو میکند، دیگر مستقیم در چشمهایمان نگاه میکند و میگوید: «… این موقع بود که شما وارد داستان شدید…». بنابراین مشخص است که او در حال نوشتن خاطراتش است. پس در واقع میتوان این کتاب را یک فراداستان به حساب آورد.
سازههای داستانی پرتقال کوکی
کتاب پرتقال کوکی با زاویهی اول شخص (من راوی) روایت میشود و به محض خواندن نخستین جملات کتاب متوجه خواهید شد که شما با یک شخصیت خاص سرو کار دارید چرا که لحن راوی، شبیه به لحن یک انسان معمولی و سربهراه نیست. لحن روایت این شخصیت یعنی الکس بسیار رک و بیپرده و طناز است و در ابتدا ما را به یاد یکی از شخصیتهای محبوب داستانی یعنی هولدن کالفیلد در ناتور دشت اثر سلینجر میاندازد.
الکس، یک خلافکار به تمام معناست که با زبان مخصوص به رستهی خود صحبت میکند. او علاوه بر اینکه طنزی شرور در کلامش است، به همراه رفقایش به زبان خاصی به نام ندست (Nadsat) صحبت میکنند. این زبان یک جور زبان مخفی و رمزی است که خلافکاران نوجوان رمان پرتقال کوکی، از آن استفاده میکنند.
از آنجایی که آنتونی برجس، یک زبان شناس بوده و با زبانهای گوناگونی آشنایی داشته، این زبان اختراع خود اوست. در این زبان بعضی کلمات، انگلیسی نبوده و از معادل روسی آن استفاده شده است. خود کلمه ندست در زبان روسی به معنای نوجوان (teen) است.
و در آخر، آنتونی برجس انگلیسی، کتاب پرتقال کوکی را به عنوان یک رمان کوتاه یا داستان بلند پست مدرن در دهه شصت میلادی نوشت. او برای پرداخت شخصیت اصلی داستان یعنی الکس بوی علاوه بر علایق خود، از تدی بویهای انگلیسی دهه شصت و هفتاد میلادی و همچنین اراذل روسی الهام گرفت.
برجس برای این شخصیت و همقطارانش، یک دیستوپیا طراحی کرد با دولتی که برای کنترل کشور حاضر است دست به هر کاری بزند. دولتی که میخواهد زندان را برای ورود زندانیهای سیاسی خالی کند، بنابراین با یک دوره روان درمانی روی خلافکاران زندانی، قدرت اختیار را از آنها گرفته و سپس آزادی را برای آنها به ارمغان میآورد. کتاب پرتقال کوکی با اینکه جزو رمانهای مورد علاقهی خود برجس نیست اما معروفترین اثر اوست.
کتاب پرتقال کوکی پر از مفاهیم اخلاقی و اجتماعی در ژانر کمدی و زیرژانر کمدی سیاه است. لحن و زبان خاصی دارد که آن را تبدیل به یک اثر ماندگار کرده است.
دیدگاه