امروز: شنبه, ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۷ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
کد خبر: 286934
۴۶۸
۱
۰
نسخه چاپی

سلامت روان: 6 ملاک برای شخصیت پخته از دیدگاه آلپورت

سلامت روان عاملی اساسی و جامع در سلامت و زندگی هر فردی است. سازمان بهداشت جهانی (WHO) بیان می‌کند: سلامتی به معنای تندرستی جسمانی، روانی و اجتماعی است و نه صرفاً به معنای عدم ابتلا به بیماری یا ناتوانی.

سلامت روان: 6 ملاک برای شخصیت پخته از دیدگاه آلپورت

سلامت روان به معنی وجود بهزیستی روانشناختی یا عدم وجود بیماری روانی است. وضعیت سلامت روان به کسی اطلاق می‌شود که عملکردش «در سطح قابل قبولی از تنظیم عاطفی و رفتاری» باشد. از دیدگاه روانشناسی مثبت گرا یا کل نگر، سلامت روان شامل توانایی فرد در لذت بردن از زندگی و ایجاد تعادل بین فعالیتهای زندگی و تلاش برای دستیابی به تاب آوری روانشناختی است. طبق نظر سازمان بهداشت جهانی (WHO)، سلامت روان شامل «بهزیستی ذهنی، خودکارآمدی ادراک شده، خودمختاری، توانمندی، وابستگی بین نسلی و خود شکوفایی توانایی‌های فکری و عاطفی فرد و همچنین موارد دیگر است». WHO به علاوه اظهار می‌دارد که بهزیستی فرد در تحقق بخشیدن به توانایی‌های خود، مقابله با فشارهای عادی زندگی، کار مولد و ایفای نقش در اجتماع است. تفاوت‌های فرهنگی، ارزیابی‌های ذهنی و نظریه‌های تخصصی مختلف، همه بر چگونگی تعریف «سلامت روان» تأثیر می‌گذارد.

سلامت روان از دیدگاه آلپورت

علاقه آلپورت به شخصیت سالم به قبل از بررسی افراد خودشکوفا توسط مزلو و احتمالا به سال 2922، زمانی که دوره دکترای خود را  تمام کرد برمیگردد. آلپورت که در زمینه ریاضیات، زیست شناسی، پزشکی، یا دست کاری های آزمایشگاهی مهارت خاصی نداشت، مجبور شد راه خودش را در قلمرو روان شناسی انسان گرا پیدا کند. این جستجو به بررسی شخصیتی که از لحاظ روانی پخته است، انجامید.

برای آگاهی از برداشت آلپورت از شخصیت پخته، باید نظریه شخصیت او بر سیستم انگیزش دوگانه استوار بود، یعنی افراد توسط نیاز به سازگار شدن با محیط شان و گرایش به رشد کردن و خود شکوفا شدن هر چه بیشتر تحریک می شوند. نیازهای سازگاری و نیازهای رشد کنار هم در یک فرد واحد وجود دارند.

گرچه افرادی که از لحاظ روانی سالم هستند هم واکنشی و هم تاثیرگذارند، اما آلپورت باور داشت که تیازهای تاثیرگذار به مقدار بیشتری آنهارا با انگیزه می کنند. علاوه بر این آنها خیلی بیشتر از افراد روان رنجور به وسیله فرایندهای هشیار برانگیخته می شوند که به آنها امکان می دهند از افراد ناسالمی که تحت سلطه انگیززه های ناهشیاری قرار دارند که از تجربیات کودکی سرچشمه گرفته اند، انعطاف پذیرتر و خودمختارتر باشند.

افراد پخته با فعالیت، امنیت و آزادی انتخاب نیز مشخص می شوند. معمولاً آنها دوران کودکی نسبتاً فارغ از آسیب داشته اند هرچند که ممکن است سال های بعدی زندگی آنها با تعارض و رنج کشیدن همراه بوده باشد. با این حالا افراد سالم بدون نقطه شعف و خصوصیاتی نیستند که آنها را منحصر به فرد سازند. سن شرط لازم برای پختگی نیست، هرچند که به نظر می رسد افراد سالم زمانی که پا به سن می گذارند، پخته تر می شوند.

شرایط لازم برای سلامت روانی چیست؟

آلپورت شش ملاک را برای شخصیت پخته مشخص کرد:

ملاک اول، گسترش درک خویشتن است. افراد پخته همواره در جستجوی همانند سازی با رویدادهای بیرون از خودشان و مشارکت در آنها هستند. آنها خودمحور نیستند بلکه قادرند در مسایل و فعالیت هایی درگیر شوند که بر خودشان متمرکز نیستند. آنها بدون خودخواهی، به کار، بازی و تفریح علاقه دارند. علاقه اجتماعی، خانواده و زندگی معنوی برای آنها اهمیت دارند. در نهایت این فعالیت های بیرونی بخشی از خویشتن می شوند. آلپورت این ملاک اول را با این گفته خلاصه کرد : هر کسی خودش را دوست دارد اما فقط گسترش خود علامت پختگی است.

ملاک دوم، این است که شخصیت های پخته با رابطه برقرار کردن صمیمانه با دیگران مشخص می شوند. آنها قادرند دیگران را به صورت صمیمانه و غم خوارانه، دوست داشته باشند. البته برقرار کردن رابطه صمیمانه به توانایی افراد در گسترش دادن درک خویشتن آنها بستگی دارد. افراد پخته فقط با نگاه کردن به فراسوی خودشان می توانند دیگران را به صورت از خود گذشته دوست داشته باشند. افرادی که از لحاظ روان سالم هستند به دیگران احترام می گذارند و می دانند که نیازها، امیال و امیدهای دیگران با نیازها، امیال و امیدهای خودشان کاملاً بیگانه نیستند. علاوه بر این آنها نگرش جنسی سالم دارند و دیگران را برای ارضای خودشان استثمار نمی کنند.

ملاک سوم، امنیت هیجانی یا خودپذیری است. افراد پخته خودشان را آنگونه که هستند می پذیرند و به قول آلپورت، از تعادل هیجانی برخوردارند. افرادی که از لحاظ روانی سالم هستند، زمانی که اوضاع آن گونه که برنامه ریزی شده است پیش نیم رود یا وقتی آنها روز بدی داشته اند، خیلی ناراحت نمی شوند. آنها به رنجش های جزئی دل مشغول نمی  شوند و می دانند که ناکامی ها و گرفتاری ها بخشی از زندگی هستند.

ملاک چهارم، افرادی که از لحاظ روان سالم هستند، از درک واقع بینانه محیط شان برخوردارند. آنها در عالم خیال زندگی نمی کنند یا واقعیت را برای جور شدن با امیال شان نمی پیچانند. آنها به جای اینکه خودمحور باشند، مساله گرا هستند، آنها با دنیا آنگونه که اغلب افراد آن را در نظر می گیرند در تماس هستند و می توانند از لحاظ مالی خودشان را حمایت کنند.

ملاک پنجم، بینش و شوخ طبعی است. افراد پخته خودشان را می شناسند و بنابراین نیازی ندارند که اشتباهات خود را به ضعف های دیگران نسبت دهند. آنها همچنین از حس شوخ طبعی غیر خصمانه برخوردارند که به آنها امان خندیدن به خودشان را می دهد بنابراین مجبور نیستند برای واداشتن دیگران به خنده به موضوعات جنسی ییا پرخاشگرانه متوسل شوند.

آلپورت معتقد بود که بینش و شوخ طبعی ارتباط نزدیکی با هم دارند و شاید دو جنبه یک چیز باشند یعنی عینیت بخشیدن به خود. افراد سالم خودشان را به صورت عینی در نظر میگیرند. آنها می توانند ناهم خواین ها و موضوعات پوچ و بی معنی را در زندگی درک کنند و لزومی نمی بینند که تظاهر کنند یا فخر بفروشند.

ملاک ششم عبارت است از فلسفه یگانگی بخش زندگی. افرادسالم نظر روشنی درباره هدف از زندگی دارند. آنها بدون این پوچ و بی ثمر خواهند بود و شوخ طبعی آنها نیشدار و کنابه آمیز می شود. فلسفه یگانگی بخش زندگی می تواند مذهبی باشد یا نباشد، اما آلپورت شخصا به نظر می رسید که معتقد باشد گرایش مذهبی پخته عنصر مهمی در زندگی اغلب افرادپخته است. گرچه خیلی از افرادی که به کلیسا می روند فلسفه مذهبی ناپخته و تعصبات نژاید یا قومی تنگ نظرانه ای دارند اما کسامی که عمیقاً مذهبی اند از این تعصبات نسبتاً آزاد هستند.

آلپورت هیچ گاه مذهب را از نظر دور نداشت و شش سخنرانی درباره این موضوع با عنوان فرد و مذهب او منتشر کرد. کسی که نگرش مذهبی خته و فلسفه یگانگی بخش زندگی دارد از وجدان رشد یافته ای برخوردار است و میل نیرومندی دارد که به دیگران خدمت کند.

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید